ناشناس ( تحصیلات : فوق لیسانس ، 31 ساله )

با سلام
دو سال و نیم است که با همسرم ازدواج کردم. اون زمان من هم دانشجو بودم و مغازه هم داشتم. بعد از اتمام درس سربازی رفتم و شهریور 95 در حین خدمت سربازی مراسم جشن ازدواج برگذار کردیم و با هم زندگی می کیم.
در خرداد 96 یه بچه دو قلو آوردیم و یک ماه بعد سربازی من تمام و در کاری با حقوق مکفی و پرستیژ متوسط مشغول به کار شدم.
متاسفانه اختلاف کلامی من و همسرم به نسبت بالا بوده است.
دو ماه بعد از عقدمون خورده گیری های خانم شروع شد که من بهش کم توجه می کنم.
حدود شش ماه بعد از عقدمون روابط خانمم با یکی از جاری هایش بیشتر شد و هم زمان خورده گیری های خانمم بیشتر
موقعی که دنبال خانه برای اجاره می گشتیم یک سری اختلافهای کلامی بود
موقع خرید عروسی اختلافها زیادتر شد و تقریبا اکثر افراد خانواده دو طرف متوجه شدن که اختلافهایی داریم
بعد از ازدواج هم داخل خونه مقدار اختلاف کلامی داشتیم.
آذر امسال سر یه اختلاف دعوای سختی بین ما گرفت که حتی امد خانه پدرم و به مدت نیم ساعت حسابی داد و بیداد می کرد.
بعد هم خانه اونها من رفتم که درگیری فیزیکی هم با هم داشتیم. و بعد از آن حدود ده روز خانه باباش موند تا با وساطت عمه و پدر خانمم برگشت به خونه.
حدود دو ماه پیش خواهرم توی تصادف فوت کرد. و این مدت اختلاف نداشتیم
بعد از چهلم خواهرم برای خواهر خانمم خواستگار آمد و مراسم نامزدی خواهر خانمم چند شب پیش برگذار شد که با وجود آنکه توی مراسم خواستگاریشون شرکت کرده بودم ولی مراسم نامزدی که عمومی تر بود (50نفر) شرکت نکردم و اخر شب که مراجعه کردم برای برگرداندن خانمم به خاطر حرفههای او به شدت با هم درگیر شدیم.
متاسفانه بعد از دوسال و نیم بالاخره کاری که هرگز انجام نداده بودم و هرگز بهش اعتقاد ندارم و انجام دادم و متاسفانه خانممو کتک زدم.
او هم به خانه باباش رفت و با دوقلو هامون اونجا بود
طول روز هرچه قدر بهش زنگ یا پیام دادم جواب نداد ولی اخر شب بهم زنگ زد و من رفتم و بدون حرف و درگیری به راحتی اومد خانه.
الان از کارم به شدت ناراحتم و با توجه به انکه خانمم بهم زنگ زد و حرفی نزد بابت کتک زیادی که خورده بود به شدت شرمندش شدم.
متاسفانه شروع اختلاف از توقعاات و زبان تند و تیز خانمم می باشد ولی من خیلی زود به شدت عصبانی می شوم و هر روز هم بدتر می شود.
اوایل با در خواست و خواهش بعداً با این مطلب که اشتباه می کند بعد از آن با پرخواشکری و این اوایل با دعوای زیاد و این دفعه آخر با کتک اختلاف ما مسکوت مانده است
حالا از سایت خوب و مشاورین عالیتون درخواست مشاوره دارم:
اول ازهمه اینکه چجوری به خانمم بگم که شرمنده برخورد فیزیکیم هستم و اونو جبران کنم.
دوم آنکه چجوری جلوی عصبانیت خودمو بگیرم با توجه به اینکه عموما خانمم توقعات زیادی دارد و همیشه تند حرف میزنه.
ممنون از وقتی که میگذارید و ممنون می شوم جواب من را بدهید.


مشاور (علی محمد صالحی)

با عرض سلام و احترام خدمت شما.
ممنون از لطف شما به سایت راسخون، و متشکر که بعد از توضیحات، سوالات خودتون رو، بصورت دقیق و شفاف مشخص کردید.
نکته ای که خوبه به اون توجه کنید اینه که دعوا و تنش بین همسران، در عین حال که مسئله ناپسند و آزار دهنده ای هست و زندگی رو تلخ میکنه، ولی یک نکته مثبت هم داره، و اون اینه که باعث میشه زن و شوهر حرفهاشون رو به همدیگه بزنن و خودشون رو خالی کنن، و این خالی کردن سینه و حرفها رو زدن، باعث میشه ناراحتی از یک موضوع، برون ریزی بشه و بعدا دردسر بزرگتری رو ایجاد نکنه، اما اگر دعوا و تنش و اختلاف بین زن و شوهر زیاد باشه نشونه اینه که احتمالا مسئله یا مشکلی در روابط همسران وجود داره که باید شناسایی و برطرف بشه.
اما راجع به پرسشهای شما، اینکه چجوری بگید بخاطر برخورد فیزیکی شرمنده هستید، این مسئله رو هم میتونید از طریق گفتار یا نوشتاری (مثل پیامک یا تلگرام..) به همسرتون اعلام کنید، یا اینکه میتونید از طریق عمل نشون بدید که شرمنده هستید، اینکه هدیه‏ای بخرید و همراه با یک شاخه گل، به همسرتون تقدیم کنید، همسرتون خودش متوجه میشه که شما شرمنده شدید، پیامبر اکرم صلّى الله علیه و آله فرمودند: «هدیه دادن کینه‏ها را از سینه‏ها می‏برد». و اگر، هم بصورت گفتاری یا نوشتاری باشه، و هم بصورت رفتاری، که دیگه خیلی بهتره و بقول معروف نور علی نور میشه.
اما راجب اینکه «چجوری جلوی عصبانیت خودمو بگیرم با توجه به اینکه عموما خانمم توقعات زیادی دارد و همیشه تند حرف میزنه».
در قدم اول باید توجه کنید که اگر بخواهید بصورت اساسی مسائل شما حل بشه، باید ببینید اگر مسائل و درگیریهای شما و همسرتون، بیش از حد طبیعی هست و بیشتر از یک خانواده معمولی، درگیری و تنش دارید باید توسط یک روانشناسِ خانواده مجرب و متعهد بررسی بشه که مشکل از کجاست و علت این مسئله شناسایی بشه، چون به هر حال در همه خانواده‏ها، بخصوص همسرانی که تازه ازدواج کردند یکسری اختلاف نظرها و تنش ها هست، اما اگر این اختلاف نظرها و تنشها بیش از حد و غیر معمول باشه باید توسط متخصص بررسی بشه تا علت شناسایی و حتی الامکان برطرف بشه، اما اینکه خودِ شما دنبال راههایی هستید که جلوی عصبانتتون رو بگیرید بسیار ارزشمند و بااهمیت هست. چون مشکل خشونت در خانواده از آنجا بسیار قابل توجه و آسیب زاست که بچه ها هم در چنین محیطی رفتار نامناسب والدین خود را آموخته و رفتارهای عصبی از خود نشان خواهند داد. علاوه بر این، خود فرد عصبانی هم، آسیب های زیادی را می بیند و برای بسیاری از بیماری ها مستعد خواهد بود.
در هر صورت راهکارهای زیر به صورت کاربردی بوده و می تواند کمک زیادی در مورد کنترل خودتون به شما بکنه، اگر در تمرین کردن آنها کوتاهی نکنید.
1. گفتن عبارت "ایست"
زمانی که عصبانی هستید، می توانید به خودتان بگویید "ایست"،"صبرکن". این فرمان باعث می شود که شما بتوانید تا حدودی از اسیر بودن در دست احساساتتان رهایی پیدا کنید و موقعیت را بهتر ارزیابی کنید.
2. تنفس عمیق، آرام نفس کشیدن، تمرکز روی چیزهایی متفاوت از آنچه شما را عصبانی می کند.
٣. شمردن اعداد
زمانی که عصبانی هستید توصیه می شود از 1 تا 100 بشمارید. شمارش اعداد باعث می شود که شما کمی از موقعیت فاصله گرفته و شدت انرژی منفی حاصل از عصبانیت در وجود شما کاسته شود.
٤. تلقین برخی جمله ها
در حین مقابله با یک وضعیت ناخوشایند می توانیم به خود گوشزد کنیم که:
"آرام باش و آرام باقی بمان"
  "موضوع را زیاد بزرگ نکن"
 "این را درس عبرتی بدان"

  "یک نفس عمیق بکش، خونسردی ات را حفظ کن و فکرت را به کار بینداز"
افکاری مثل "منصفانه نیست، می خواهم به وی آسیب برسانم"، باید جای خود را به جمله های "نفس عمیق و آهسته بکش، صدایت را بلند نکن، آنها همیشه طبق میل من نباید رفتار کنند، با عصبانیت نمی توان آنها را تغییر داد، خشمت را با نفس بیرون بده، عصبانی شدن کمکی به من نمی کنه" بدهد.
در این میان یادتان باشد هربار که موفق شدید و عصبانیتتون رو کنترل کردید، پاداشی برای خودتون در نظر بگیرید. این پاداش هرچیزی میتونه باشه که برای شما، خوشایند و لذتبخشه مثل خوردن یک بستنی خوشمزه یا هرچیز دیگری. حتی با گفتن جمله ای به خود نیز، می توانیم خودمان را تشویق کنیم. مثلاً «از عهده‏ی این کار خوب برآمدم. آن قدرها هم که فکر می کردم سخت نبود. دارم روز به روز بهتر می شوم. وقتی قادرم احساساتم را کنترل کنم احساس خوبی نسبت به خودم پیدا می کنم».
5. خواندن یک بیت شعر یا یک جمله
به خاطر آوردن یک بیت شعر یا یک جمله نیز می تواند از شدت فشار روانی حاکم بر شما بکاهد. یک بیت شعر یا یک مصرع برای خودتون مشخص کنید و هربار عصبانی شدید اونو زمزمه کنید مثل:
"زندگی جویبار خاطره هاست تلخ و شیرینِ زندگی زیباست"
 "این نیز بگذرد"
6. ترک موقعیت
یکی از راه های کنترل عصبانیت ترک موقعیت برانگیزاننده عصبانیت است. با ترک موقعیت، شما به خود فرصت فکر کردن می دهید و می توانید به موقعیت فراسوی نیازها و خواسته های خود توجه کنید. در چنین شرایطی، میتونید از همسرتان بخواهید تا در زمان دیگری در مورد مسأله تان صحبت کنید. اما در پاره ای اوقات هنگام رویارویی با موقعیت های برانگیزاننده عصبانیت، شما نمی توانید موقعیت را به طور کامل ترک کنید، ولی می توانید برای چند دقیقه ای از موقعیت خارج شده، هوایی تازه کنید، قدمی بزنید، در صورت امکان آب نوشیده و سپس به موقعیت باز گردید. به طور کلی تکنیک های رفتاری کوتاه مدت کنترل هیجانها را، می توان به ساختاری شبیه چراغ راهنمایی تشبیه نمود و آن را تکنیک چراغ راهنما نامید. این تکنیک گامهای لازم برای کنترل و مهار احساسها را به صورت برجسته نشان می دهد.
7. تکنیک چراغ راهنما
این روشی بسیار ساده و فوری برای کاهش احساس خشم است. این روش به طور خلاصه به افراد کمک می‏کند تا میزان زیادی از خشم خود را کنترل نمایند.
چراغ قرمز: ایست، چند نفس عمیق بکشید، سعی کنید خود را آرام سازید.
- چراغ زرد: به معنی احتیاط است. این علامت بیانگر آن است که شما هنوز کاملاً بر خود مسلط نشده اید و باید مواظب باشید که به خود و دیگران صدمه نزنید. پس در این مرحله فقط باید خوب فکر کنیم، چرا ناراحتم؟ چرا غمگین هستم؟ چرا عصبانی شده ام؟ و چه طور می توانم ناراحتی خود را به شکل صحیحی ابراز کنم. علاوه بر این، در این مرحله می توانیم درباره راه حل های متعدد فکر کرده و قبل از عملی کردن هر راه حل پیامدهای آن را در نظر بگیریم.
- چراغ سبز: نشان می دهد که ما آرام هستیم و می توانیم با کسی که ما را عصبانی یا آزرده خاطر و غمگین کرده صحبت کنیم و ناراحتی خود را ابراز نماییم. به عبارت دیگر چراغ سبز بدین معناست، که شما می توانید حرکت کنید و بهترین نقش های خود را عملی سازید.
 
موفق و شاد و خوشبخت باشید

بیشتر بخوانید:
مدیریت خشم